ایران هخامنشی
۱۳۸۷ اسفند ۲۵, یکشنبه
- آموزنده ترين و بهترين نوشته قرآن است که اگر همه مردم روی کره زمين گرد هم آيند و دست به دست هم دهند٬ نخواهند توانست يک واژه يا فراز آنزا بنويسند. در آن همه چيز يافت ميشود و از آهن و از اتم هم سخن گفته شده است که ما گوشه هايي از اين نوشته را که جز تبهکاری و چاپیدن و دستور برای ربودن زنان مردم نيست٬ در قسمتهای آينده بازگو ميکنيم.
- امروز اگر دو ايرانی بخواهند به پارسی سخن بگویند و يا بنويسند و يا به جای سلام عليکم واژه زيبای درود را به کار ببرند٬ ناگهان چشمها گرد ميشود و چشمکها آغاز ميگردد که اينان از کدامین ستاره دورافتاده آسمان به زمين افتاده اند که چنین سخن ميگویند٬ زیرا:
۱۳۸۷ اسفند ۲۴, شنبه
هستون همواره دوست داشت در مورد تعدادي از شخصيتهاي تاريخي که با نقش آنها ظاهر شده بود حرف بزند؛ افرادي چون اندرو جکسن ("بانوي رئيس جمهور" و "دزد دريايي")، حضرت موسي (ده فرمان)، نقش اصلي فيلم "ال سيد"، يحيي تعميددهنده (بزرگترين داستان عالم)، ميکلآنژ (رنج و سرمستي)، ژنرال گوردون (خارطوم)، "مارک آنتوني ("جوليوس سزار" و "آنتوني و کلئوپاترا")، کاردينال ريشليو (سه تفنگدار) و هنري هشتم (شاهزاده و گدا). اين تصوير او در نقش حضرت موسي (ع) در فيلم "10 فرمان" است كه خبرگزاري مهر آن را منتشر كرده است.
سواد ایرانیان
هرودوت در کتاب خود نوشته که به چشم خود دیده که سربازان ایرانی سواد خواندن و نوشتن دارند
در حالی که در همان موقع بیشتر افسران یونانی سواد خواندن و نوشتن نداشتند و حتی "لئونیداس" پادشاه کشور اسپارت که جنگ او با 300 سرباز در تنگه ی "ترموپیل" در مقابل خشایار شاه فقط مقدمات خواندن و نوشتن را می دانسته و نمی توانست با تسلط بخواند و بنویسد و در بین 300 سربازش حتی یک نفر هم سواد نداشته است.
گرچه در ایران در دوره ی هخامنشیان مردم از لحاظ صنفی به چند طبقه تقسیم می شدند ولی نه مزایای طبقاتی(از لحاظ مالی) و نه تبعیض در آموزش و پرورش و ایرانیان عقیده داشتند همانطور که باید برای ادامه ی زندگانی کار کنند برای خواندن متون مذهبی هم باید خواندن و نوشتن را فرا بگیرندو یکی از دلایل با سوادی ایرانیان حتی در پایان دوره ی هخامنشیان اینست که در تمام خانه های ایران کتاب و به خصوص کتابهای مذهبی وجود داشته و اگر سواد نداشتند در خانه ی آنها کتاب یافت نمیشد(در حالیکه همه ی خانه ها کتاب داشتند) در واقع سواد داشتن با واجب دانستن آن توسط دین جزو فطرت ایرانیان شد که بعد از حمله ی عربها نیز از بین نرفت.
بعد از حمله ی عربها بعضی از مورخان سطحی گفتند که اعراب سواد و کتاب خوانی و کتاب نویسی را به ایرانیان آموختند در صورتی که کلمه ی کتاب که وارد زبان عربی شد کلمه ای ایرانی است و از ریشه ی "کتو"می باشد.
عربها کتاب نمی خواندند و کتاب نمی نوشتند و بعضی عربها حتی در طول عمر خود یک کتاب هم ندیده بودند.
"ارنست رنان"نویسنده و لغت شناس و فیلسوف فرانسوی می گوید فرهنگ و ادب عرب از ایرانیان جان گرفت واگر آنچه را که به وسیله ی فرهنگ و ادب ایران وارد زندگی اعراب گردید ازآنها منتزع کنیم تنها عرب می ماند و شتر او...
"پروفسورکامرون":اگر در ایران مبادرت به حفاری کنیم بعید نیست آثار و اسنادی به دست بیاید که باعث حیرت جهانیان شود و به خصوص ثابت گردد ایرانیان اولین معلم خط و الفبا در جهان بوده اند.
اینست افتخار من... من ایرانی به فرهنگ سرزمینم... به ایرانم...
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
جنگهاي بزرگ ايران و يونان بعد از كوروش در گرفت اما اساس آن در دوره ي كوروش گذاشته شدو آنچه سبب بروز دشمني بين ايران و يونان شد رقابت شديد اقتصادي در منطقه اي بود كه در قديم نامهاي مختلفي داشت و امروز به اسم مديترانه خوانده مي شود.
هنوز 6 سال كامل از رسيدن مرز غربي ايران به سواحل مديترانه نگذشته بود كه ((پلوتي سن)) نويسنده اهل آتن گفت ايران به تجارت ما خيلي لطمه زده است و با ادامه ي اين روند تجارت ما از بين خواهد رفت و ما اگر بخواهيم تجارت خود رادر دريايي كه از درياي سياه تا مدخل اقيانوس اطلس ادامه داردحفظ نماييم بايد يك نيروي دريايي قوي به وجود آوريم.
اين گفته كه در 25 قرن قبل از اين به زبان آورده شده مانند حرفي است كه تا نيم قرن قبل هم به زبان مي آوردندو مي گفتند هر دولت كه مي خواهد بر دريا حكومت كند بايد نيروي دريايي قوي داشته باشد.
تا وقتي كه كوروش بود يوناني ها نتوانستند كه يك نيروي دريايي قوي به وجود بياورند و آن كارها را بعد از مرگ كوروش و آغاز سلطنت كمبوجيه شروع نمودند.
علت اينكه يونانيان نتوانستند در دوره سلطنت كوروش يك نيروي دريايي قوي به وجود آورنداين بود كه كوروش با يونانيان قراري گذاشت مبني بر اينكه يونانيان حق ندارند كشتي هايي بسازند كه داراي ظرفيت بيش از 70 بشكه باشد.كوروش مي دانست كشتي هايي كه ظرفيت آن از 70 بشكه تجاوز نمي كند يك كشتي جنگي قوي نيست و نمي تواند با امواج دريامبارزه كند و بيشتر در طول سواحل حركت مي كند.
محدود شدن ظرفيت كشتي هاي جنگي يونانيان نه تنها نيروي دريايي سرزمين هاي يونان را ضعيف مي كردبلكه براي يونيان موهن بود.هنوز 6 سال كامل از رسيدن مرز غربي ايران به سواحل مديترانه نگذشته بود كه ((پلوتي سن)) نويسنده اهل آتن گفت ايران به تجارت ما خيلي لطمه زده است و با ادامه ي اين روند تجارت ما از بين خواهد رفت و ما اگر بخواهيم تجارت خود رادر دريايي كه از درياي سياه تا مدخل اقيانوس اطلس ادامه داردحفظ نماييم بايد يك نيروي دريايي قوي به وجود آوريم.
اين گفته كه در 25 قرن قبل از اين به زبان آورده شده مانند حرفي است كه تا نيم قرن قبل هم به زبان مي آوردندو مي گفتند هر دولت كه مي خواهد بر دريا حكومت كند بايد نيروي دريايي قوي داشته باشد.
تا وقتي كه كوروش بود يوناني ها نتوانستند كه يك نيروي دريايي قوي به وجود بياورند و آن كارها را بعد از مرگ كوروش و آغاز سلطنت كمبوجيه شروع نمودند.
علت اينكه يونانيان نتوانستند در دوره سلطنت كوروش يك نيروي دريايي قوي به وجود آورنداين بود كه كوروش با يونانيان قراري گذاشت مبني بر اينكه يونانيان حق ندارند كشتي هايي بسازند كه داراي ظرفيت بيش از 70 بشكه باشد.كوروش مي دانست كشتي هايي كه ظرفيت آن از 70 بشكه تجاوز نمي كند يك كشتي جنگي قوي نيست و نمي تواند با امواج دريامبارزه كند و بيشتر در طول سواحل حركت مي كند.
تا آن روز يوناني ها محكوم آسيايي ها شده بودند و بعد از اينكه مجبور گرديدند شرط كوروش هخامنش را بپذيرند گرفتار عقده حقارت شدند و نسبت به ايرانيان كينه پيدا كردند.اما نمي توانستند خصومت خود را نشان بدهند تا اينكه شاه هخامنش زندگي را بدرور گفت و كمبوجيه جاي او پادشاه شد.
بيزارم از دشمنانت اي سرزمين آريا...كور باد نگاه آنكس كه دشمن توست ,ايران من...
"اي كساني كه امروز در بستر راحت غنوده ايد آيا مي انديشيد كه راحتي امروز شما مستلزم بردگي فردا مي باشد و فردا آزاد خواهند زيست كه از راحتي امروز صرف نظر كنند؟
اشتراک در:
پستها (Atom)